جاودانگی در آتش!!

همانطور که می دانید یکی از مجازاتهای (به ظاهر) سنگینِ اُخروی که در قرآن کریم بیان شده – خلود همیشگی و جاودانگی در آتش- برای گناهکاران و کافران است. آیاتى که بر مسأله خلود در آتش براى عده ‏اى از اهل آن دلالت دارد فراوان است. تعابیر متعددى در قرآن کریم نیز به کار رفته که بر جاودانگى عذاب براى عده ‏اى از اهل جهنم دلالت دارد، تعبیراتى مانند: «خالِدین فیها» «یَخلُدُ فیهِ» «دارُ الخُلد» «عَذابِ الخُلد» «عذابٌ مقیم» «لا یُخفِّفَ عَنهُمُ العذابِ» «ما هُم بِخارِجینَ مِنَ النّار» و دیگر تعابیر مشابه ….. .

در دنیا و بر حسب قوانین جزائیِ انسانها، زندان را برای دو دلیل بنا کرده اند :یکی برای تنبیه زندانی و بازگرداندن او به جاده صحیح و دیگر جهتِ عبرت دیگران. ما انسانها که جزئی از خلقت خداوند هستیم، حُکم زندان را بر مبنای رحمت و امید به بازگشت زندانی و یا برای عبرت و تربیت دیگران می نویسیم. پس چگونه می شود که خداوند را آنقدر قهار ببینیم که در امر رحمت، از بنده خود – نعوذ بالله- عقب افتاده باشد و برای انتقام از گنهکار، او را به عذاب ابدی دچار نماید؟! مگر قائل شویم به اینکه خلود در آتشِ جهنم به معنای ماندن گناهکار در آتش امتحانات دنیاست تا اینکه بالآخره تصفیه شود و پاک از هرگونه آلودگی پای به عالم نور بگذارد.

بنابر همین مقدمه، می توان نتیجه گرفت که خلود در آتش، کیفر همه کسانى که در دنیا مرتکب گناه شده ‏اند نیست؛ بلکه با توجه به شواهد قرآنی که پس از این بیان خواهد شد اکثریت اهل نار، مشمول کیفر -خلود- نیستند  و اصحاب آتش به حسب مقدار و مرتبه گناه و جرمى که مرتکب شده‏اند در صورتى که مشمول مغفرت واقع نشوند و صلاحیت شفاعت را از همان آغاز نداشته باشند پس از مدتى -هر چند بسیار طولانى- از آتش خارج خواهند شد. در نتیجه خلود در آتش شامل حال عده‏اى از گنهکاران و کیفرِ سنگین ترین گناهان است. خداوند متعال دلیل این امر را به وضوح بیان نموده است؛

بَلى مَنْ کَسَبَ سَیِّئَةً وَ أَحاطَتْ بِهِ خَطِیئَتُهُ فَأُولئِکَ أَصْحابُ النّارِ هُمْ فِیها خالِدُونَ وَ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ أُولئِکَ أَصْحابُ الْجَنَّةِ هُمْ فِیها خالِدُونَ   (81/ بقره)

آرى! کسانى که مرتکب گناه شوند و آثار گناه سراسر وجودشان را بپوشاند، آنها هستند که اهل آتشند و جاودانه در آن خواهند بود. اما آنها که ایمان آورده و کارهاى شایسته انجام دهند آنان اهل بهشتند و همیشه در آن خواهند بود.

معیارى که در این آیه براى خلود در آتش داده شده این است که شخص، گناه و یا گناهانى انجام دهد که آثار سوء آن تمام وجود او را در بر گیرد و روزنه‏هاى نجات و تغییر رَویه را بر او ببندد. در تفسیر شریف المیزان در ذیل این آیه آمده است:

«کلمه خطیئه به معناى آن حالتى است که بعد از ارتکاب کار زشت به دل انسان دست مى‏دهد… “احاطه خطیئه” باعث مى‏شود که انسانِ محاط به آن، دستش از هر راه نجاتى بریده شود. گویا آنچنان خطیئه او را محاصره کرده که هیچ راه و روزنه‏اى براى این که هدایت به وى روآورد باقى نگذاشته، در نتیجه چنین کسى جاودانه در آتش خواهد بود و اگر در قلب او مختصرى ایمان وجود داشت، … قطعا امکان این وجود داشت که هدایت و سعادت در دلش رخنه یابد.»[1] از اینرو، واضح است که خلود در جهنمِ طبیعت فقط برای کسانی است که دیگر امیدی به تغییر آنها نیست و اصطلاحاً پرونده خود را تماما سیاه کرده اند. عمر بن ابان مى گويد: از امام معصوم شنيدم كه درباره جهنمى ها (مسلمانان جهنمى) مى گفت:

همانا ايشان به واسطه گناهانشان داخل آتش مى شوند و به سبب عفو خداوند از آن خارج مى گردند.[2]

و نیز امام موسى بن جعفر(ع ) فرمود:

خداوند جاودان در آتش نگه نمى دارد مگر اهل كفر، انكار،گمراهى و شرك را.[3]

مضمون چنین روایاتی نشان می دهد که خلود در آتش و عذاب دنیوی برای همه و برای همیشه نیست. موضوع خلود در جهنم به قید استثنائات در آیات دیگری از قرآن کریم نیز بیان شده است مانند آیه ذیل که می فرماید:

فَأَمَّا ٱلَّذِينَ شَقُواْ فَفِي ٱلنَّارِ لَهُم فِيهَا زَفِير وَ شَهِيقٌ، خَلِدِينَ فِيهَا مَا دَامَتِ ٱلسَّمَوَاتُ وَٱلأَرضُ إِلَّا مَا شَاءَ رَبُّكَ إِنَّ رَبَّكَ فَعَّال لِّمَا يُرِيدُ   (106 و 107/ هود)

آنهایی كه بدبخت شدند، در جهنم ناله و فرياد سر مى دهند و تا آسمانها و زمين برپاست در آن مى مانند مگر آنچه پروردگارت اراده كند كه پروردگار تو هر كارى را اراده كند، انجام مى دهد.

در تفسیر این آیات شریفه آمده است که؛

حمران گوید: به امام صادق (علیه السلام) عرض کردم: «به ما گفته‌اند که روزی خواهد آمد که درهای جهنّم بسته می‌شود». فرمود: «نه! به خداوند قسم! که جهنّم همیشه و جاودانه است». عرض کردم: «[پس معنای] خَالِدِینَ فِیهَا مَا دَامَتِ السَّمَاوَاتُ وَ الأَرْضُ إِلاَّ مَا شَاء رَبُّکَ  چیست»؟

امام(علیه السلام) فرمود: «این آیه درباره‌ی کسانی است که از آتش خارج می‌شوند».[4]

این بدان معنی است که جهنمِ طبیعت همواره باقی و پابرجاست که؛ إِنَّ جَهَنَّمَ كانَتْ مِرْصاداً  همان مکانی که همواره پذیرای گناهکاران و ناقصان آماده و مهیا بوده و خواهد بود، اما این لطفِ خداست که به رحمتِ خود آنهایی را که شایسته نجات باشند را از  خلود در آن نجات می دهد. امام علی (علیه السلام) نیز در تفسیر عبارت –خالِدِینَ فِیها ما دامَتِ السَّماواتُ وَ الْأَرْضُ– فرمود: این آیه مربوط به آتش دنیا قبل از قیامت است.[5]

با این توضیح کاملا آشکار است که گناهکاران در – آتش حیاتِ دنیا- همواره می مانند و از آن رهایی ندارند، مگر آنکه خداوند امر دیگری را بخواهد و برخی از آنها که قابلیت تغییر دارند را نجات دهد. مسئله عذاب و آتش دنیا (آتش هایی مانند بیماری، فقر و جنگ های خانمان برانداز) به وضوح هرچه تمامتر در آیاتی از قرآن کریم آمده است؛ به آیه ذیل توجه کنید:

وَمِنَ الَّذِينَ قَالُوا إِنَّا نَصَارَى أَخَذْنَا مِيثَاقَهُمْ فَنَسُوا حَظًّا مِمَّا ذُكِّرُوا بِهِ فَأَغْرَيْنَا بَيْنَهُمُ الْعَدَاوَةَ وَالْبَغْضَاءَ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ وَ سَوْفَ يُنَبِّئُهُمُ اللَّهُ بِمَا كَانُوا يَصْنَعُونَ   (14/ مائده)

و از كسانى‌ كه ‌گفتند: «ما نصرانى [و ياور مسيح] هستيم» [نيز] پيمان گرفتيم؛ ولى آن‌ها بخش مهمّى از آنچه به آنان تذكّر ‌داده‌ شده ‌بود را به دست فراموشى سپردند؛ از اينرو تا روز قيامت، در ميان آن‌ها، دشمنى و كينه افكنديم. و خداوند، [در قيامت] آن‌ها را از [نتايج] اعمالشان آگاه خواهد ‌ساخت.

در تفسیر این آیه شریفه آمده است که:

ابوربیع شامی گوید: امام صادق (علیه السلام) به من فرمود: «هیچ یک از سیاهان را خریداری نکن و اگر چاره‌ای جز این نبود، از – النوبهْ – به غلامی گیر که آن‌ها (یعنی سودان) از جمله کسانی هستند که خداوند (در مورد آنها) می‌فرماید: وَمِنَ الَّذِینَ قَالُواْ إِنَّا نَصَارَی أَخَذْنَا مِیثَاقَهُمْ فَنَسُواْ حَظًّا مِّمَّا ذُکِّرُواْ بِهِ….»[6]

همانطور که می دانیم، «سودان، لیبی، مناطقی از الجزایر و تعدادی دیگر از کشورهای شمال قاره آفریقا بسیاری از اوقات درگیر جنگ و بی‌ثباتی‌اند و راهی هم برای گریز از این بحران‌ها به نظر نمی‌رسد و ما این ناآرامی و جنگ در آفریقا را بعنوان بخشی از واقعیت غیر قابل تغییر این بخش از جهان ‌پذیرفته ایم.»[7]و این همان آتش جنگ و دشمنی است که خداوند میان آنها تا روز قیامت افروخته است، این همان آتشی است که در جهنم دنیا آنها را در خود فروبرده است. اما شاید برخی بپرسند که گناه آنها که امروزه در این سرزمین ها ساکن اند چیست؟ در پاسخ باید گفت که اینها بی شک، همان هایی هستند که در آن روزگار نیز به تعالیم مسیح (ع) پشت کردند و آن را به باد فراموشی سپردند و اکنون هر بار که دوباره تولد می یابند، به شهادت قرآن کریم، باز در همان مناطق تا روز قیامت اسیر آتش جنگ و دشمنی خواهند بود. در جای دیگری همانند آیه مذکور اما در مورد قوم بنی اسرائیل آمده است که می فرماید:

وَأَلْقَيْنَا بَيْنَهُمُ الْعَدَاوَةَ وَالْبَغْضَاءَ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ كُلَّمَا أَوْقَدُوا نَارًا لِلْحَرْبِ أَطْفَأَهَا اللَّهُ وَيَسْعَوْنَ فِي الْأَرْضِ فَسَادًا وَاللَّهُ لَا يُحِبُّ الْمُفْسِدِينَ   (64/ مائده)

وما در ميان آن‌ها تا روز قيامت عداوت ودشمنى افكنديم. هر زمان آتش جنگى [در برابر شما] افروختند، خداوند آن را خاموش ساخت؛ و براى فساد در زمين، تلاش مى‌كنند؛ و خداوند، مفسدان را دوست ندارد.

و امام صادق (علیه السلام) در تفسیر این آیه شریفه می فرماید:

برای خدا چیزی مانند درخت طلح و سدر خشم نگرفته است!!. طلح به اندازه ترنج بود و سدر مانند خربزه، وقتی یهودیان گفتند: یَدُ الله مَغْلُولَةٌ میوه آنها کوچک شد و دارای دانه شدند، دانه‌ای سخت. وقتی مسیحیان گفتند: الْمَسِیحُ ابْنُ الله این دو درخت کم برگ و خاردار شدند و میوه آنها کوچک شد، سدر به این کوچکی شد و میوه طلح از بین رفت و دیگر میوه نخواهد داد تا قیام حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) و فرمود: «هرکس درخت طلح و سدر را آب دهد، مثل این است که مؤمنی را از تشنگی سیراب نموده است».[8]

همچنین در جای دیگر می فرماید:

وَإِذْ تَأَذَّنَ رَبُّكَ لَيَبْعَثَنَّ عَلَيْهِمْ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ مَنْ يَسُومُهُمْ سُوءَ الْعَذَابِ إِنَّ رَبَّكَ لَسَرِيعُ الْعِقَابِ وَإِنَّهُ لَغَفُورٌ رَحِيمٌ   (167/اعراف)

و [ياد كن‌] هنگامى را كه پروردگارت اعلام داشت كه تا روز قيامت بر يهوديان‌ كسانى را خواهد گماشت كه بديشان عذاب سخت بچشانند. آرى، پروردگار تو زودكيفر است و همو آمرزنده و بسيار مهربان است.

با ملاحظه تاریخ معلوم و مشخص است که خداوند قوم یهود را دچار عذاب شدید نموده و حسب آنچه در تاریخ آمده؛ پادشاهان یونان و بابل و کلدانی و روم و بُخت النصر و مسلمانان و در آخرِ همه اینها “هیتلر” را برآنها مسلط نمود. چنانچه پیداست، محتوای این آیات، تنها با پذیرش قانون اسارت انسان در دنیا و تحمل چرخه زندگی های متوالی قابل پذیرش است. جالب اینکه خداوند متعال در مورد عذاب فرعون و فرعونیان نیز می فرماید:

النَّارُ يُعْرَضُونَ عَلَيْها غُدُوًّا وَ عَشِيًّا وَ يَوْمَ تَقُومُ السَّاعَةُ أَدْخِلُوا آلَ فِرْعَوْنَ أَشَدَّ الْعَذابِ   (46/غافر)

آتش هر صبح و شام بر آن عرضه مى‌شود؛ و روزى كه قيامت برپا شود [خدا مى‌فرمايد]: «فرعونيان را در سخت‌ترين عذاب‌ها وارد كنيد.

امام علی (ع) در تفسیر این آیه شریفه صریحتاً می فرماید:

(این آیه ردّ است بر کسی که پاداش و عذاب را بعد از مرگ و قبل از قیامت در دنیا انکار کند که خدای تعالی می‌فرماید: ([عذاب آن‌ها] آتش است که هر صبح و شام بر آنها عرضه می‌شود) و صبح و شام در قیامت که جایگاه جاودانه است نیست و صبح و شما تنها در دنیاست.

همه می دانیم که آل فرعون حدود 3500 سال پیش(به ظاهر) از دنیا رفته اند. پس بنابر این روایت، آنها محکوم اند تا مکرراً به دنیا باز گردند و عذاب شوند تا شاید توبه کنند و بازگردند. جای تعجب است که چنین آیات واضح و چنین تفاسیر روشنی از ائمه معصومین (ع) چرا تا بحال نادیده گرفته شده بوده و به آن توجه نشده است.!! اما به هر حال، از آنجا که پذیرش عقیده رجعت های متوالی، مستلزم اعتقاد به گذرا بودن مدت عقوبت است و عقوبت هم باید تنها در مقابل گناه و به مقدار گناه صورت گیرد تا عدل خدا اثبات شود. پس با این حساب بعد از عقوبت، گناهکار باید نجات یابد و به بهشت برسد. حال باید پرسید معنای عبارت- خالدین فیها ابدا- که در قرآن کریم آمده است چه می شود؟

این امر دو حالت دارد؛ یا اینچنین آیاتی فقط در مورد بدترین افراد است که پرونده آنها پس از زندگی های بیشمار بسته شده و یا اینکه معنای ابدا چیز دیگری است مانند “تا پایان عمر”.

صاحب «التحقیق فی کلمات القرآن الکریم»[9] یکی از معانی خلود را «طولُ العمر» بیان کرده، یعنی تا پایان عمر. اصطلاح حبس ابد و زندان ابد که در فرهنگ فارسی، عربی و دیگر زبان‏ها رایج است نیز به معنای حبس تا پایان عمر است. یعنی استفاده از خلود و ابد در معنای «طول زمان» و بلکه تا «پایان عمر» نیز در زبان عرب مستعمل و شایع است.

بنابراین مطالب و همچنین بر اساس پذیرش اصل زندگی های متوالی، خلود در آتش جهنم، اصلاً جزو کیفرهای اُخروی محسوب نمی شود، بلکه این همان خلود و زندانی شدن در دنیاست که برای نفوسِ متوسط تا زمانی ادامه می یابد که آنها بتوانند نفس خود را از آلودگی ها پاک کنند و به سوی آسمان پرواز کنند. در نتیجه تعارضِ بینِ کیفر خلود در آتش با اعمال انسان در طول عمر کوتاه وی از بین می رود و به عدالتِ الهی خدشه ای وارد نمی شود.


[1] – ترجمه المیزان، ج1، ص: 325

[2] –  عَنْ عُمَرَ بْنِ أَبَانٍقَالَ: سَمِعْتُ عَبْداً صَالِحاً یَقُولُ فِی الْجَهَنَّمِیِّینَ إِنَّهُمْ یَدْخُلُونَ النَّارَ بِذُنُوبِهِمْ وَ یَخْرُجُونَ بِعَفْوِ اللَّهِ.  (بحارالانوار ، ص 361 ، حديث 32.)

[3] – ((لا يُخَلِّدُ اللهُ فِى النّارِ اِلاّ اَهْلَ الْكُفْرِ وَالْجُحُودِ وَ اَهْلَ الضَّلالِ وَالشِّرْكِ)   (التوحيد  ,  جلد۱  ,  صفحه۴۰۷)

[4] – الصّادق (علیه السلام)- عن حمران: قُلْتُ لِأَبِی‌عَبْدِ اللَّهِ (علیه السلام) إِنَّهُ بَلَغَنَا أَنَّهُ یَأْتِی عَلَی جَهَنَّمَ حِینٌ یَصْطَفِقُ أَبْوَابُهَا فَقَالَ لَا وَ اللَّهِ إِنَّهُ الْخُلُودُ قُلْتُ خالِدِینَ فِیها ما دامَتِ السَّماواتُ وَ الْأَرْضُ إِلَّا ما شاءَ رَبُّکَ فَقَالَ هَذِهِ فِی الَّذِینَ یَخْرُجُونَ مِنَ النَّارِ.    (تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۶، ص۷۸۸ بحار الأنوار، ج۸، ص۳۴۶/ الزهد، ص۹۸، «یصطفی» بدل «یصطفق»/ البرهان)

[5] – تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۶، ص۷۹۰ بحار الأنوار، ج۶، ص۲۸۵/ تفسیر القمی، ج۱، ص۳۳۷

[6] – تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۳، ص۶۷۲ الکافی، ج۵، ص۳۵۲

[7] – روزنامه شرق- ۷ اردیبهشت ۱۴۰۱

[8] – تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۴، ص۱۳۸ بحارالأنوار، ج۹، ص۲۱۲

[9] – ألتّحقیق فی کلمات القرآن الکریم، دایرة المعارفی قرآنی به زبان عربی تألیف حسن مصطفوی است. شرح کلمات قرآن و تفسیر ضمنی و محتوایی آن، از ویژگی‌های این کتاب است.

دیدگاه‌ها

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *