کیفیتِ عذاب های اُخروی!

اگر به شهادت قرآن کریم و روایات اهل بیت (ع)، انسان در دنیا جزای تمامی اعمال ناشایست خود را می بیند، پس عذابِ پس از مرگ چه معنا و کاربردی می تواند داشته باشد؟ به عبارت دیگر، اگر انسان در یک زندگی؛ تاوانِ گناهان خود را نیافت و آنها را تصفیه نکرد، در برزخ با چه عذابی روبرو خواهد شد و عذاب های اُخروی برای او چه فایده ای خواهد داشت؟ ابتدا باید گفت که طبق آیات قرآن کریم، تفاوت عذاب دنیا با عذاب آخرت یا همان عذاب اکبر؛ در دو مورد است؛

  • در عذاب های دنیوی فرصت بازگشت به خداوند و به توبه همچنان وجود دارد اما در عذاب آخرت که پس از مرگ است، فرصتی برای بازگشت و توبه وجود ندارد.
  • عذاب آخرت که پس از مرگ واقع می شود، شدیدتر و باقی تر است همانطور که می فرماید:

وَلَعَذَابُ الْآخِرَةِ أَشَدُّ وَأَبْقَى (127/ طه)

و قطعاً عذاب آخرت سخت‌تر و پايدارتر (و عمیق تر) است.

 

بنابر این، عذاب های دنیوی که خداوند در قرآن کریم بیان نموده است، عذاب هایی است که در همین جهنمِ طبیعت به انسان می رسد و هدف آن هم پاک شدن و تطهیر است. اما عذاب های جهنم (عالم ماده) را هیچگاه نباید با عذاب و رنج های برزخ یکی دانست. زیرا عذاب انسان در عالم ماده و یا همان جهنمِ طبیعت، بسی ضعیف تر و سبک تر از عذاب آخرت است. پس از مرگ، روح انسان بدون جسم، مورد آنچنان هجومی از حقایق اعمال خود و آثار و نتایج آن قرار می گیرد که دیگر نمی تواند خود را به تغافل بزند و همین رویتِ اعمال گذشته است که او را به شدت آزار می دهد و روح وی را با حسرتی جانکاه می خراشد.

استاد شهيد مطهري(ره) نیز به نوعی این مسئله را مطرح نموده مي­گويد: «بحثی كه مطرح است درباره ايراد و اِشكالی است كه از نظر عدل الهی (به ظاهر) بر كيفيت مجازاتها و كيفرهای اُخروی وارد می‏گردد. گفته می‏شود كه مجازاتهای اُخروی به شكلی كه نقل می‏شود مخالف عدل الهی است! زيرا (به ظاهر) در مجازاتهای اُخروی تناسب ميان جُرم و جريمه وجود ندارد و مجازاتها به نحوِ غير عادلانه‏ای اجرا می‏شود.

اين اِشكالِ مسأله جزاء؛ به‏ عنوان اشكالی بر عدالت، و نقضی بر حكمت معرفی شده است. اصلی كه پايه‏ و مبنای ايراد است اين است كه؛ در وضع قوانين جزائی بايد بين جرم و جريمه تناسب رعايت شود، مثلاً اگر كسی بر سر رهگذری كه از خيابان می‏گذرد زباله بريزد، عدالت ايجاب می‏كند كه برای او كيفری در نظر گرفته شود. شكی نيست كه كيفر اينچنين جرمی نمی‏تواند خيلی سنگين از قبيل اعدام يا حبس ابد بوده باشد. بنابر اصل تناسب ميان جرم و مجازات، برای چنين‏ جرمی حداكثر يك هفته زندان كافی است و اگر اين مجرم را به خاطر اين جُرم‏ كوچك محاكمه صحرائی و تيرباران كنند بر خلافِ عدالت خواهد بود!!

كيفر دادن بر جُرمها لازمه عدل است، ولی اگر تناسب بين جُرم و كيفر رعايت نگردد، خودِ كيفر دادن نيز نوعی بي­عدالتی خواهد بود!

گناهانی از قبيل غيبت، دروغ، زنا و قتلِ نفس، جرم­اند و كيفر می‏طلبند ولی آيا كيفرهايی كه در آخرت برای آنها تعيين شده است بيرون از اندازه‏ نيست؟ به عنوان مثال، قرآن كيفر قتل نفس را جاويدان ماندن در جهنم معين فرموده است. به همين طريق برای ساير گناهان، عقوبتها و مجازات های سخت و غير قابل تحملی‏ ذكر شده است، عقوبت هايی كه از لحاظ كيفيت، فوق العاده شديد است و از لحاظ مدت، بسيار طولانی. ايراد اين است كه اين بی تناسبی چگونه با عدل‏ الهی سازگار است؟[1] پاسخ به اين مسأله مهم است زيرا « اگر انسان از علت اصلي مشكلات خود آگاه باشد و بفهمد كه چرا در عذاب است، يا همين قدر كه خود را قرباني بي عدالتي نداند، چه بسا دردهایش تسكين يابد و يا حتي به كلي برطرف گردد.»[2] ابتدا بايد گفت: مجازات و كيفر اعمال شر در نزد خداوند بر دو گونه است؛

  • مجازات و عقوبت در دنيا (مجازاتِ عَملي)
  • مجازات در جهان پس از مرگ (مجازات عِلمي)

 

همانطوركه پيش از اين نيز گفته شد، بر اساس روايت رسول اكرم (ص) كسي كه در دنيا بدي كند، در همين دنيا جزا مي بيند تا توبه كند و از راه ناصواب بازگردد. همانطور که مي فرمايد:

ظَهَرَ الْفَسَادُ فىِ الْبرَّ وَ الْبَحْرِ بِمَا كَسَبَتْ أَيْدِى النَّاسِ لِيُذِيقَهُم بَعْضَ الَّذِى عَمِلُواْ لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ  (41/ روم)

به خاطر كارهايى كه مردم انجام داده‏اند، فساد در خشكى و دريا آشكار شده است، تا (خداوند،كيفرِ) بعضى اعمالشان را به آنان بچشاند، تا شايد (به سوى حقّ) بازگردند.

 

بر طبق اين آيه شريفه، ظهور فساد در خشكي‌ها و درياها محصول مستقيم گناهان بشر است كه با دست خويش آن را درو مي‌كند. علت وجود فساد و خرابي در زمين، افكار و اعمال زشت و گناه آلود خود انسانهاست که تجسم عيني پيدا كرده و آثار خود را نمايان مي سازد تا شاید به ما درسِ آگاهی و هشیاری بدهد. اینگونه مجازاتهای الهی که در جهنمِ دنیا اجرا می شود بی شک موافق با اعمال ماست و از شائبه بی عدالتی نیز مبرّاست. زیرا آنچه که برای ما حادث می شود، عکس العملی مقابل با عمل ماست که به ما باز می گردد. و خداوند در همین حیات دنیا جزای بدیها و زشتیها را به طور کامل به ما می رساند.

اکنون با نگاهی به آیاتِ قرآن كريم در مورد مجازاتهاي اُخروي، در مي يابيم كه اين مجازاتها بدون استثناء جنبه علمي، ادراكي و قلبی دارند. به عبارت ديگر، ما در جهان آخرت اعمال و آثار اعمال خود را مشاهده مي كنيم و از درك آنها احساس رنج و يا لذت مي كنيم. مسلّماً، وقتي كه جنايتكاري اعمال زشت خود را مي بيند به صورت دائم از آن رنج مي برد، رنج و حسرتی كه به هيچ وجه نمي تواند آنرا از خود دور كند. برای همین است که می فرماید:

تَرَى الظَّالِمينَ مُشْفِقينَ مِمَّا كَسَبُوا وَ هُوَ واقِعٌ بِهِم  (22/ شوری)

(در آن روز) ستمگران را مى‏بينى كه از اعمالى كه انجام داده‏اند سخت بيمناكند، در حاليكه (آنچه كسب كرده اند) آنها را فرا گرفته است.

 

برخي مي گويند كه اين مجازاتها هدف تربيتيِ‌ خاصي را دنبال نمي­كنند!! اما این با عدل و حکمت خداوند کاملا در تضاد است که مجازاتِ گناهکار صرفا برای مجازاتِ وی انجام شود و تربیت و اصلاح آن اصلاً در نظر گرفته نشود. بنابر این، برای مجازاتهاي اُخروي تنها یک وجه قابل قبول است و آن این است که مجازاتهای اُخروی به اين جهت واقع مي شود كه انسان پس از مرگ بيداري حاصل كرده و در زندگي دوباره؛ مرتکب خطا نشود. به عبارت دیگر، پس از مجازات در دنیا، مجازات اُخروی دیگر وجهی ندارد مگر جهت کسب اطلاع و آگاهی و آماده سازی برای زندگی مجدد و رفع کاستی ها و نواقص در زندگی مجدد. اکنون معلوم می شود که چرا امام صادق (ع) خطاب به شیعیان می فرماید: قسم به خدا که ما بر شما نمی ترسیم مگر عذاب برزخ. زیرا مشخص نیست که هر کدام از آنها در برزخ چه ناملایماتی را باید تحمل کنند و تا چه زمانی باید صبر کنند تا دوباره فرصتی برای رفع نواقص به آنها داده شود.

 

*****

 

 

عذاب آخرت و رنج در عالمِ برزخ را به نوعی می توان نشئت گرفته از جهل و بی خبری انسان دانست. بی خبری و ناآگاهی که خداوند متعال در مورد آن می‌‌‌فرماید:

وَ مَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِكْري فَإِنَّ لَهُ مَعيشَةً ضَنْكاً وَ نَحْشُرُهُ يَوْمَ الْقِيامَةِ أَعْمى‏ (124 تا 127 / طه)

و هر کس که از یاد من روی بگرداند، زندگی سختی در پیشرو دارد و او را روز قیامت نابینا محشور کنیم.

 

به غیر از مواردی که تاکنون ذکر شد، “کوری معنوی” نیز عذابی است که انسان جاهل ممکن است در دنیا از آن رنج نبرَد اما در آخرت قطعاً از آن رنج خواهد برد و تا از جهل به سوی علم و نور حرکت نکند، در زمین می ماند و در آن زندانی می شود، همین است که امیرالمومنین علی (ع) فرمود:

کور دلی، زندان خداوند است كه بنده خود را در زمین زندانی کند به خاطر آن تا آن زمان که خواهد، آنچنانکه خواهد.[3]

 

به این کوری معنوی در آیه 72 سوره اسرا نیز اشاره شده که:

وَ مَنْ كانَ في‏ هذِهِ أَعْمى‏ فَهُوَ فِي الْآخِرَةِ أَعْمى‏ وَ أَضَلُّ سَبيلا

و هر کس که در اینجا کوردل باشد، پس او درآخرت هم کوردل است و بسیار گمراه تر است.

 

در تفسیر این آیه شریفه آمده است که امام صادق (ع) فرمود:

هرکس دنیا را بر آخرت مقدّم دارد، خداوند روز قیامت او را کور محشور می‌کند.[4]

 

به این معنی که پرده جهلی که او خود بر دیدگانِ قلبش در دنیا کشیده، در عالمِ پس از مرگ او را در ظلمت و وحشت فروخواهد برد و این خود کافی است برای کسی که خود را در دنیا به تجاهل زده باشد و از ایمان به حقایقِ الهی سرباز زده باشد.

 

 

[1] – عدل الهي –  ص 225

[2]– معنويت يك علم است – ص 107

[3] –  العَمى، سِجنٌ يَسجُنُ اللهَ فِي الأرض بهِ عَبدهُ ما شاءَ إلى متى شاء.   (مشکاة الأنوار  ,  جلد۱  ,  صفحه۲۷۷)

[4] –   مَنْ آثَرَ الدُّنْیَا عَلَی الْآخِرهِ، حَشَرَهُ اللَّهُ یَوْمَ الْقِیَامَهْ أَعْمَی.   (تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۸، ص۲۷۴ بحارالأنوار، ج۴۷، ص۳۶۳)

دیدگاه‌ها

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *